Web Analytics Made Easy - Statcounter

همشهری‌آنلاین- گروه سیاسی: موفقیت‌های چشمگیر ایران در حوزه دفاعی – نظامی در شرایطی محقق شده که تحریم‌های تسلیحاتی از نخستین ماه‌های پیروزی انقلاب‌اسلامی علیه ایران اعمال شد؛ مانعی که البته نتوانست به‌مثابه سدی در برابر متخصصان داخلی به حساب آید و امروز جمهوری‌اسلامی در عرصه‌های گوناگون نظامی – دفاعی جزو کشورهای سرآمد در جهان محسوب می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این درحالی است که ایران تا پیش‌از پیروزی انقلاب اسلامی به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان تسلیحات به‌حساب می‌آمد و آمریکا اصلی‌ترین صادرکننده سلاح به ایران محسوب می‌شد. اکنون اما به اذعان مقام‌های مسئول، ایران نه‌تنها به خودکفایی مطلوبی در رفع نیازهای نظامی – دفاعی خود دست یافته‌است، بلکه تسلیحات و تجهیزات نظامی ایران در شرایطی کنونی مشتریان جهانی قابل ‌توجهی دارند.

ایران، بزرگ ترین واردکننده سلاح‌های آمریکایی

آمارهای جهانی نشان می‌دهد ایران از واردکننده صرف تسلیحات تا پیش از انقلاب‌اسلامی، در سال‌های اخیر به صادرکننده سلاح تبدیل شده‌است و پهپادها و موشک‌های ایرانی مشتریان جهانی زیادی دارد و پیشرفت‌های جمهوری‌اسلامی دراین زمینه انعکاس فراوانی در سطح بین‌المللی داشته‌است.

بررسی‌های «موسسه صلح استکهلم» نشان می‌دهد ایران طی سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۹ چیزی درحدود ۲۴ میلیارد و ۹۴۳ میلیون دلار سلاح و تجهیزات نظامی از آمریکا وارد کرده‌ و این روند تا جایی ادامه یافته که در سال‌های میانی دهه ۷۰ میلادی، ایران به‌عنوان «بزرگ‌ترین خریدار تسلیحات آمریکایی» لقب می‌گیرد.

براساس تحقیقات «موسسه صلح استکهلم» فروش سلاح های آمریکایی به ایران طی سال‌های ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۸ به اوج خود می‌رسد و از رقم ۵۲۴ میلیون دلار در سال ۱۹۷۲ به ۳/۹۱ میلیارد دلار در سال ۱۹۷۴ افزایش می‌یابد؛ یعنی چیزی در حدود ۷ برابر.

از واردات مطلق تا صادرات میلیاردی

پس از پیروزی‌انقلاب اسلامی اما این روند معکوس می‌شود و به جایی می‌رسد که به‌گفته مسئولان حوزه نظامی – دفاعی کشور، ایران در سال ۱۴۰۱ درحدود یک میلیارد دلار صادرات تجهیزات نظامی داشته‌است.

دراین‌میان آمارهای «موسسه صلح استکهلم» از روند صعودی صادرات تسلیحاتی ایران حکایت دارد. براساس تحقیقات انجام شده، درحالی‌که صادرات تسلیحاتی ایران در سال ۲۰۱۵ میلادی حدود ۹ میلیون دلار بوده، این میزان در سال ۲۰۱۷ به ۲۰ میلیون دلار رسیده‌است و جمهوری‌اسلامی طی سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۴ چیزی درحدود ۲۰۰ میلیون دلار سلاح و تجهیزات نظامی فروخته‌است.

سلاح‌های پرمشتری ایرانی

بررسی‌های انجام شده در حوزه صادرات تسلیحاتی ایران نشان می‌دهد محصولات این حوزه در ۴ بخش موشکی، هوایی، دریایی و زمینی قابل دسته‌بندی است. گفته می‌شود در حوزه موشکی، موشک‌های میان‌برد و بلندبرد ایران مشتریان بسیاری دارد. «موشک‌های شهاب»، «فاتح ۱۱۰»، «قیام»، «زلزال بارشی»، «هویزه»، «قاصد ۳»، «فاتح ۳۱۳»، «ذوالفقار»، «هرمز»، «قدر»، «عماد»، «سجیل»، «خرمشهر»، «دزفول»، «فاتح مبین» و «رعد ۵۰۰» از جمله موشک‌های پرمتقاضی ایران به‌حساب می‌آیند.

در حوزه پهپادی نیز پهپادهای موشک‌انداز خانواده «شاهد»، «مهاجر»، «کمان»، «ابابیل» و «کرار» به دلیل قابلیت‌های ویژه‌شان، مشتریان زیادی دارند. در حوزه دریایی هم موشک‌ها، قایق‌های تندرو و ناوشکن‌های ایرانی قابلیت‌های صادراتی ویژه‌ای دارند.

رتبه‌بندی قدرت‌های نظامی خاورمیانه

در سال‌های اخیر پیشرفت‌های نظامی – دفاعی ایران به‌حدی رسیده‌است که موسسه‌های تحقیقات نظامی جهان نیز به آن معترف هستند؛ موضوعی که آمارهای وب‌سایت نظامی «گلوبال فایرپاور» از نمونه‌های آن به‌حساب می‌آید. براساس بررسی‌های تخصصی این وب‌سایت با شاخص‌های ۶۰ گانه، ایران که در سال ۲۰۲۳ سومین قدرت نظامی خاورمیانه به‌حساب می‌آمد، در سال ۲۰۲۴ با یک پله صعود، پس‌از ترکیه در جایگاه دوم قرار گرفته است.

ترکیه همچون سال گذشته صدرنشین خاورمیانه است و البته عملکرد این کشور در سال ۲۰۲۴ روبه پیشرفت است. مصر هم که در سال ۲۰۲۳ دومین کشور قدرتمند نظامی خاورمیانه محسوب می‌شد، در سال ۲۰۲۴ یک پله نزول داشته و پس‌از ایران، به‌عنوان سومین کشور قدرتمند خاورمیانه شناخته شده‌است.

درچنین شرایطی رژیم‌صهیونیستی هم با وجود تلاش‌هایش برای بهبود شاخص‌های نظامی، مانند سال‌گذشته در رده چهارم جای گرفته است. دراین گزارش، از عربستان سعودی هم بدون هیچ تغییر خاصی، به‌عنوان پنجمین کشور قدرتمند نظامی خاورمیانه یاد شده‌است.

عراق و امارات همچون سال ۲۰۲۳ به ترتیب در رده‌های ششم و هفتم قرار گرفته‌اند هرچند امارات متحده‌عربی تلاش‌های جدی برای افزایش توان نظامی خود دارد. سوریه و قطر هم به‌عنوان هشتمین و نهمین کشور قدرتمند خاورمیانه شناخته شده‌اند. البته هردو کشور در مسیر توسعه توان نظامی خود قرار دارند.

دراین میان کویت که در سال ۲۰۲۳ دوازدهمین کشور قدرتمند نظامی خاورمیانه محسوب می‌شد، در گزارش ۲۰۲۴ گلوبال فایرپاور در رده دهم قرار گرفته و پس از آن، عمان قرار دارد. دوازدهمین جایگاه این جدول به اردن اختصاص دارد؛ کشوری که در سال ۲۰۲۳ چهاردهمین کشور قدرتمند خاورمیانه محسوب می‌شد. یمن، بحرین و لبنان هم در گزارش ۲۰۲۴ گلوبال فایر پاور رده‌های سیزدهم تا پانزدهم را ازآن خود کردند. یمن در سال ۲۰۲۳ در رده دهم و بحرین هم در ردیف سیزدهم جای گرفته بودند.

رتبه‌های جهانی و منطقه‌ای ایران

۱- نخستین کشور منطقه در ساخت زیردریایی

۲- دومین کشور جهان در ساخت پهپادهای رادارگریز

۳- جزو سه کشور برتر جهان در تولید پهپاد

۴- نخستین قدرت نظامی منطقه خلیج فارس

۵- دومین قدرت نظامی خاورمیانه به‌گواه اندیشکده‌های نظامی غربی

۶- جزو ۱۰ قدرت برتر نظامی جهان

۷- حضور در جمع ۱۰ قدرت برتر موشکی جهان

۸- رتبه سوم ایران در تولید موشک‌های کروز دریایی در جهان

۹- جزو ۲۰ قدرت برتر جهان در حوزه نیروی دریایی

دستاوردهای مهم

- بومی‌سازی صنعت نظامی و خودکفایی در ساخت تجهیزات نظامی

- تولید انواع موشک‌های بردبلند، برد متوسط و برد کوتاه

- دستیابی به فناوری ساخت موشک‌های هایپرسونیک

- روند رو به رشد ساخت انواع شناورها و ناوشکن

- تولید انواع پهپادهای رزمی، انتحاری و شناسایی

- کاهش حداکثری واردات و افزایش چشمگیر صادرات نظامی – تسلیحاتی

- ایجاد تحول در حوزه نیروی‌زمینی

- ساخت هواپیما شکاری بمب‌افکن

- موفقیت در ساخت انواع تانک در تراز جهانی

- خودکفایی در ساخت انواع تجهیزات و ملزومات رزم زمینی

کد خبر 830904 برچسب‌ها دفاع - سپاه پاسداران انقلاب‌ اسلامی‌ ایران هواپیما - پهپاد دفاع - موشک دفاع - ارتش جمهوری اسلامی

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: دفاع سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران هواپیما پهپاد دفاع موشک دفاع ارتش جمهوری اسلامی نظامی خاورمیانه انقلاب اسلامی جمهوری اسلامی تجهیزات نظامی سال ۲۰۲۳ کشور قدرتمند میلیون دلار محسوب می شد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۷۳۰۷۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تعیین مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و ۳ سناریوی پیش رو

با شکل گیری مذاکرات ارمنستان و جمهوری آذربایجان برای مشخص شدن مرزهای مورد مناقشه، چند سناریو برای آینده قفقاز جنوبی پیش روی ماست که یکی از آنها تبدیل شدن این منطقه به پلی بین قدرتهای منطقه‌ای و جهانی است. - اخبار بین الملل -

به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، از آنجایی که نظم جهانی در حال تبدیل شدن به معماری پیچیده تر با مجموعه ای از قدرت های جهانی و منطقه ای است، آینده ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی برای بازیگران داخلی و قدرت های خارجی حائز اهمیت است.

در حالی که روند طولانی و دشوار تعیین مرز بین ارمنستان و آذربایجان به عنوان یک مانع بزرگ برای عادی سازی روابط بین دو طرف بوده است، اکنون شاهد نشانه هایی از تحرکات برای شروع روند فیزیکی در جغرافیای این منطقه هستیم.

برخی استدلال می‌کنند که قفقاز جنوبی دنیای کوچک معماری گیج‌کننده کنونی قدرت جهانی است، با منافع متضاد، رقابتی و همزمان مجموعه‌ای از بازیگران منطقه‌ای و جهانی، مانند روسیه، ایران، ترکیه، ایالات متحده، رژیم اسرائیل، انگلیس، هند، پاکستان، چین، اتحادیه اروپا و تک تک اعضای اتحادیه اروپا.

کوتاه‌مدت‌ترین تهدید برای امنیت منطقه، تشدید احتمالی تهدید جدید آذربایجان علیه ارمنستان در صورت اختلاف بر سر مرزبندی جدید است که می‌تواند منجر به دخالت سایر بازیگران و شعله‌ور کردن جنگ منطقه‌ای با مشارکت مستقیم ایران، ترکیه و روسیه و دخالت غیرمستقیم رژیم اسرائیل و پاکستان، هند و فرانسه شود.

اگر این امر به واقعیت تبدیل شود، پیامدهای شدیدی برای همه کشورهای منطقه و همه قدرت‌های علاقه‌مند به یک منطقه چهارراهی باثبات قفقاز جنوبی خواهد داشت. هر کاری باید انجام شود تا آذربایجان و ارمنستان با حسن نیت به مذاکرات ادامه دهند.

پاشینیان نخست وزیر ارمنستان با درخواست باکو برای بازگرداندن چهار روستای مرزی که در زمان اتحاد جماهیر شوروی بخشی از آذربایجان بوده موافقت کرده است. این چهار روستا در سال1990 توسط نیروهای ارمنی تصرف و ساکنان آذربایجانی آن مجبور به فرار شدند.

این توافق در صورتی با توافق طرفین اجرایی شده که، روسیه نیروهای حافظ صلح را از منطقه قره باغ تخلیه و نیروهای نظامی آذربایجان جایگزین آنها خواهند شد. اهمیت مرز تعیین شده برای آذربایجان بسیار بالاست چرا که این مرز از نزدیکی خط لوله گاز اصلی روسیه عبور کرده و این منطقه دارای موقعیت نظامی مطلوبی است.

اما در خصوص تعیین مرز جدید و این توافق در آینده سناریوهای احتمالی وجود دارد که در این نوشتار به آن پرداخته شده است.

در سناریوی اول، منطقه به میدان نبرد فعال بازیگران مختلف منطقه‌ای و جهانی تبدیل می‌شود و ممکن است در نهایت تکه تکه و تقسیم شود. در این صورت ممکن است مرزهای ارمنستان و آذربایجان به خطوط گسل جدید بین قطب های جدید نظم منطقه ای و جهانی تبدیل شود که از همکاری های منطقه ای جلوگیری کرده و بر شانس ثبات و شکوفایی منطقه تأثیر منفی گذاشته و منطقه را به یک مرکز تجاری و حمل و نقل تبدیل می کند.

اگر ارمنستان در نهایت بخشی از غرب و آذربایجان با حفظ تعادل با روسیه و ایران به جهان ترک نزدیکتر شود، مرز ارمنستان و ایران به خط گسلی بین غرب و محور روسیه - ایران تبدیل خواهد شد، در حالی که ارمنستان – آذربایجان و مرزهای جدید آذربایجان خطی بین جهان غربی و غیر غربی خواهد بود.

برخی ممکن است استدلال کنند که بهترین راه حل این است که کل قفقاز جنوبی را در یک قطب از نظم نوین جهانی در حال ظهور بگنجانیم، در نتیجه یک منطقه را متحد کرده و از ایجاد هرگونه خطوط تقسیم جلوگیری می کنیم.

این سناریو کاملاً غیر واقعی است. حتی اگر ارمنستان به غرب بپیوندند که خود کاملاً چالش برانگیز به نظر می رسد، روسیه و ایران احتمالاً هر کاری را برای جلوگیری از چنین سناریویی انجام خواهند داد، زیرا نه روسیه و نه ایران خواستار قطع کامل ارتباط و تسلط بر ارمنستان نیستند. در همین حال، از آنجایی که آذربایجان بر سیاست خارجی خود بر توسعه همکاری با کشورهای ترک تاکید بیشتری دارد، تصور پیوستن آذربایجان به اتحادیه اروپا، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و یا غرب چالش برانگیز است.

سناریوی دوم، آینده ای جایگزین برای قفقاز جنوبی وجود دارد تا از تبدیل شدن به یک منطقه تکه تکه شده تحت تأثیر قدرت های رقیب خودداری کند. در این آینده، این منطقه به پلی برای بازیگران منطقه ای و جهانی تبدیل خواهد شد و پتانسیل خود را برای خدمت به عنوان یک مرکز ترانزیت و لجستیک برای اروپا، روسیه، خاورمیانه، هند و چین به طور کامل درک خواهد کرد.

در این سناریو، منطقه بخشی (به طور کامل یا جزئی) از هیچ قدرت ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی در حال ظهور در جهان پسا تک قطبی نخواهد بود. این سناریو نه تنها منطقه را به یک هاب ترانزیتی و لجستیکی، بلکه به یک پلتفرم مناسب برای گفتگوهای بازیگران جهانی و منطقه ای، از جمله ایالات متحده – روسیه، ایالات متحده – ایران، اتحادیه اروپا – روسیه، تبدیل خواهد کرد.

این سناریو عاملیت کشورهای منطقه را افزایش می دهد و آنها ظرفیت و توانایی تأثیرگذاری بر تحولات قفقاز جنوبی را خواهند داشت و در مورد آینده خود اظهار نظر می کنند.

شرط اجباری تحقق سناریوی دوم، آغاز گفت‌وگو و همکاری بین هر 3 کشور منطقه است و به عنوان اولین گام در این مسیر، کشورها باید قوانین بین‌المللی از جمله عدم توسل به زور را بپذیرند و به آن پایبند باشند.

پس از بیش از 30 سال درگیری و جنگ، این سناریو ممکن است غیر واقعی به نظر برسد. با این حال، این تنها گزینه برای تأمین آینده ای امن، باثبات و مرفه برای منطقه و مردم آن است.

اولین گام برای تحقق این سناریو می‌تواند راه‌اندازی بسترهای کارشناسی منطقه‌ای برای گفتگو و مناظره با استفاده از جعبه ابزار دیپلماسی باشد. سپس ایده‌ها و پیشنهادات تدوین‌شده و مورد توافق در آن پلتفرم‌ها می‌تواند به مقامات مربوطه در منطقه و فراتر از آن از جمله روسیه، ایران، ترکیه، اتحادیه اروپا و آمریکا ارائه شود.

در حالت ایده آل، آذربایجان و ترکیه می توانند رقابت را در جهت تعامل سازنده هدایت کنند. از طریق فرمت 3+3، آذربایجان قصد دارد این رقابت را به سمت مسیری سازنده‌تر هدایت کند، آشتی منافع را تقویت کند و بحث‌های آزاد را در مورد همه مسائل منطقه‌ای که همه کشورهای منطقه را درگیر می‌کند، تسهیل کند.

شایان ذکر است، امضای معاهده صلح با آذربایجان فرصتی را برای ارمنستان و غرب فراهم می کند تا به طور مؤثری از نفوذ روسیه بر ارمنستان بکاهند. با این حال، به عنوان دموکراسی های انتخاباتی، این کشورهای غربی همچنان با چالش برآوردن خواسته های لابی ارمنی مواجه هستند. پیام صریح آذربایجان به غرب این است که نمی تواند هر دو طرف را داشته باشد. به عبارت دیگر، نمی‌تواند با لابی ارمنی مماشات کند و با وادار کردن آذربایجان به مصالحه بر سر منافع خود، به پیمان صلح دست یابد.

آذربایجان به عنوان تنها کشوری که بین روسیه و ایران واقع شده است، موقعیت منحصر به فردی دارد که هر دو جزو تحریم‌شده‌ترین کشورهای جهان توسط ایالات متحده و غرب به طور گسترده‌ هستند.

فاصله باکو تا مرز روسیه فقط 200 کیلومتر و در جهت مخالف تا مرز ایران 282 کیلومتر است.آذربایجان را می توان به طور استعاری به قلعه ای مستحکم تشبیه کرد که بر فراز تپه ای قرار گرفته و تحت تأثیر و فشار همسایگان قدرتمند خود قرار دارد. این موضع قدرت‌های غیرمنطقه‌ای را نیز به این فکر می‌اندازد که باید از خاک آذربایجان به عنوان پل ارتباطی علیه همسایگان خود استفاده کنند. بنابراین، یافتن توازن ظریف و خنثی کردن فشارهای همسایگان قدرتمند و قدرت های بیرونی بدون خطر رویارویی مستقیم با قدرت های منطقه ای و جهانی بسیار دشوار است.

این استراتژی بر اساس مجموعه ای از اصول با هدف معرفی آذربایجان به عنوان یک بازیگر قابل پیش بینی و قابل اعتماد در چشم قدرت های منطقه ای و جهانی است و سیاست های آذربایجان در خصوص تحولات در منطقه را چنین می توان بیان کرد:

همکاری آذربایجان با هیچ کشوری علیه کشور ثالث به ویژه کشورهای همسایه نبوده و نخواهد بود.همانطور که رئیس جمهور الهام علی اف تاکید کرد، خاک آذربایجان به عنوان میدان جنگ برای قدرت های منطقه ای و جهانی نخواهد بود. آذربایجان اجازه چنین استفاده ای را نخواهد داد.آذربایجان متعهد است که از تبدیل شدن قلمرو خود به پل ارتباطی قدرت های خارج از منطقه جلوگیری کند. آذربایجان از مداخله در انتخاب های سیاست خارجی همسایگان خود خودداری می کند، مگر اینکه این انتخاب ها تهدیدی مستقیم برای منافع ملی کشور باشد.حداقل انتظاراتی که روسیه از کشورهای پس از فروپاشی شوروی دارد، برای اینکه به عنوان یک تهدید تلقی نشود، شامل خودداری از مشارکت فعال در پروژه های ژئوپلیتیکی است که توسط غرب برای مقابله یا مهار روسیه تنظیم شده است. اساساً این به معنای نشان دادن عدم تمایل به پیوستن به ناتو یا ورود به اتحادیه گمرکی با اتحادیه اروپا است. با این حال، وسعت فضای موجود آذربایجان برای انجام یک سیاست خارجی مستقل قابل توجه است و دقیق تر است که آن را متعادل توصیف کنیم، به ویژه وقتی که از دریچه واقع گرایانه به آن نگاه کنیم. زیرا سیاست خارجی آذربایجان کاملاً واقع بینانه است.بر خلاف اتهامات باندبازی، آذربایجان با امضای توافقنامه همکاری استراتژیک و حمایت متقابل آذربایجان و ترکیه، اتحاد نظامی و سیاسی خود با ترکیه را مستحکم کرده است. این توافقنامه که توسط پارلمان های هر دو کشور به تصویب رسیده است، آنها را به عنوان متحدان نظامی و سیاسی معرفی می کند و مشارکت استراتژیک را به نمایش می گذارد که این امر موجب تقویت هژمونی ترکیه در منطقه خواهد شد. البته لازم است به اقداماتی که آذربایجان به ضرر منافع استراتژیک روسیه تلقی می شود اشاره ای داشته باشیم، این اقدامات شامل ایجاد خطوط لوله نفت و گاز است که روسیه را دور می زند. حمایت آذربایجان از گرجستان، به ویژه در سال های 2007 و 2008، کمک به امنیت انرژی گرجستان، توسعه زیرساخت های حمل و نقل که روسیه را دور می زند، ایفای نقش کلیدی در ادغام کشورهای ترک و حمایت آذربایجان از اوکراین پس از حمله روسیه در سال 2022 اشاره کرد.

در نهایت ذکر این مسئله که ایجاد مرز بندی جدید میان آذربایجان و ارمنستان همانطور که می تواند ایجاد کننده صلح و امنیت در منطقه باشد در مقابل با کوچکترین اشتباه در سیاست خارجی هر یک از طرفین دربردارنده و تشدید کننده تنش در منطقه خواهد بود.

یادداشت: معصومه محمدی کارشناس مسائل اوراسیا

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • رسانه‌های جبهه مقاومت روز به روز قدرت بیشتری می‌گیرند
  • نمایشگاه توانمندی‌های صادراتی؛ نشانه تحریم‌ناپذیری ایران
  • توسعه همکاری های دفاعی و نظامی ایران و هند 
  • ایران و هند همکاری‌های دفاعی و نظامی را گسترش می‌دهند
  • توسعه همکاری‌های دفاعی و نظامی ایران و هند
  • «وعده صادق» و تثبیت جایگاه ویژه ایران در نظام امنیتی غرب آسیا
  • تعیین مرزهای ارمنستان و جمهوری آذربایجان و ۳ سناریوی پیش رو
  • رتبه برتر سازمان منطقه آزاد اروند در حوزه های عمران، حقوقی و فرهنگی
  • انگلیس درصدد راه اندازی گنبد آهنین
  • انگلیس درصدد راه‌اندازی گنبد آهنین